بیتابیتا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

گل خوشرنگ بیتا

منم و دو دختر گل بیتا 10 ساله و مهتا 4 ساله

دختر تاجر من

عزیزم امروز به بابا گفتی بابا روسری من رو میخری....بابا هم به دونه صد تومانی به شما داد و روسری شما رو خرید...بعد گفتی کمه و خلاصه سه تا صد تومانی ازش گرفتی و روسری رو بهش فروختی... بعد هم با دست و دلبازی پولات رو بینمون پخش کردی خیلی خوابم میومد...روی تخت دراز کشیده بودم دلم میخواست بخوابم.اومدی گفتی مامان بیدار شو....گفتم دارم فکر میکنم.... حالا هی به همه میگی....همگی فکر کنید..... !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! مامان بیسکوئیت دوست داری؟..... بله بیتا:تازه من ب دم خوشمزه ترم میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! راستی امروز پیجمون توی فیس بوک 100 تایی شد ...
13 ارديبهشت 1392

1000روزگی بیتا

سلام دختر گلم 1000 روز از روزی که اولین بار تو  رو دیدم گذشت....1000 ساله بشی عزیزم. امروز یک کیک کوچولو گرفتیم و رفتیم پارک جهان نما... در حال خاک بازی.... با دوربین اسباب بازیت داری از یک اردک عکس میندازی... در حال کتاب خوندن برای نی نی ها.... از بابا پرسیدی: بابا خونه عمو زنجیر باف کجاااااااااست؟ این روزها: گوشی من رو برمی داری خودت میری توی قسمت دور بین عکس میندازی ....بعد هم میری گالری و عکس ها رو به همه نشون میدی خودت قسمتpaint کامپیوتر رو باز میکنی و با رنگهای مختلف رنگ آمیزی میکنی. کاملا میتونی cd هات رو توی دستگاه بزاری و بقیه ی کارهاش رو ...
13 ارديبهشت 1392

پاندا

دختر گلم امروز بعد از اینکه بستنی ت رو خوردی ...چوبش رو انداختی توی سطل و رفتی روی تختت دراز کشیدی...بعدم به من گفتی مامان ساکت باش الان از توی سطل پاندا میخواد بیاد پیش من.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! امان از این تبلیغ های تلویزیون. بهت میگم عروسکت رو از روی زمین بردار میگی مامان دستم " بنده" نمیتونم. عاشق "دستت درد نکنه " های آخر غذاتم. ...
13 ارديبهشت 1392

بیسکوئیت مادر

از فرمایشات شما: مامان بیسکوئیت مادر بچه م داره......!!!!!!!!!!!!!!!!!! ............................................................... مامان این پرتقاله ا رو کی خریده؟ -بابا - دستش درد نکنه!!!!!!!!!!!! .......................................................... مامان یه چیز جالب بیار من ببینم چیه!!!!!!!!!!!!! .................................................... مامان کیه؟ -خاله -چی میگه؟ -هیچی - چه رنگیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ - کی ؟ -خ اله .......................................... مامان این چیه؟ ...
6 ارديبهشت 1392

پنگول

سلام دختر گلم چند روز پیش با رضا کوچولو و مامانش رفتیم پنگول دیدیم....جالبه که از اولش یه دونه بادکنک سبز جلوی صحنه دیدی که باعث شد کل برنامه فقط بگی من اون بادکنک سبزه رو میخوام...و اصلا حواست به پنگول نبود....ما ساعت 4 بعد از ظهر رفتیم و ساعت 6 جناب پنگول تشریف آوردند...اولش خیلی ذوق زده شدی ولییییییییییییییییییییی امان از این بادکنک سبز که آخرش هم به ما نرسید و مجبور شدم برات از بیرون بخرم....بعد از برنامه هم تا شب گریه میکردی که من میخوام برم خونه پنگول....دیوونه مون کردی... دختر شیرینم انقدر شیرین زبون شدی که بعضی اوقات دوست دارم بخورمت... داشتم با خاله حرف میزدم... - مامان کیه؟ -خاله -چی میگه؟ -؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ -چه ...
6 ارديبهشت 1392

تولدت مبارک عزیزم

دختر کوچولوی من تولدت مبارک عزیزم.یادش به خیر ..همچین روزی دنیای کوچیک و دو نفره ی من وبابایی رو بزرگ کردی و پر از شادی.برات از خدا سلامتی می خوام...دوست دارم و باز هم تولدت مبارک... این عکس کادوی شماست که فعلا محرمانه ست تا بعد از تولد       ...
1 شهريور 1391