باران باران ووووووووووباران.
آقای پدرمریض شده و خونه خوابیده .احتمالا شاگرداش الان .
چهارمین روز که داره بارون میادبرای همین فعلا پارک نمیتونیم بریم و توی خونه ماندگار شدیم.
دیروز بیتا پاک کن باباش رو برداشته بود بهش میگم پاک کن روبده پاش رو میاره بالا...آخه فینگیل مگه هرچی پا داره به پاهات ربط داره.
اینم از کمک های بیتا خانم در امر نت بازی
اینجا هم چتر خراب باباش رودستش گرفته با خودش همه جا میبره.
در یخچال رو باز کردم دیدم یکی داره از لای در من رو نگاه میکنه.الان من توی یخچالم.خوبه دوربینم دم دست بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی