بیتا طلا
دخترک نازم هرروزماروسورپرایز میکنه.اول اینکه علاقه خاصی به ماشین لباسشویی داره و تا ازش غافل می شیم میره سرش رو میکنه توی ماشین...
چند روز پیش داشتم براش بادام میشکوندم که اومد کنارم نشست.خودش دونه دونه بادوم هارومیزاشت روی سنگ و منم میشکوندم...برای کاری پاشدم اومدم دیدم سنگ رو گذاشته جلوش خودش بادوم میزاره خودش میزنه روش. و
دیروز وقتی باباباش می خواست بره بیرون رفت برسش رو آورد داد دستم...
دیشب هم بعد از بازی خواست بیاد پیش ما اسباب بازی هاش رو ریخت توی جاش بعلاوه هر چیزی که اونجا بود و من وباباش
وقتی داریم تلویزیون نگاه میکنیم یکباره میبینیم خاموش شد یا صداش بلند شد یا کانال عوض شدوخلاصه...
نمی دونم از کجا میفهمه که کجای حرفمون دقیقا به اون ربط داره.
ماشاا... خیلی شیرین شده.
توی عکسها باباش رو پیدا میکنه و نشون میده.عشقشم تلفن بازی
شده.
ممنون از همه ی کسایی که به ما سرزدند.