مادرانه
مادرانه من نمیدونم بقیه مامانها چطورین؟....اما به نظر من هیچ چیز لذت بخش تر از رسیدگی به کار خونه برای من نیست...وقتی خونه تمیزه..وقتی غذا حاضره ...وقتی چایی دم شده آماده ی نوشیدنه...وقتی گلدونها هر روز من رو با جوونه های تازه شون خوشحال میکنند....وقتی صدای اذان و دعا رو هنگام کار خونه از تلویزیون میشنوم....وقتی بعد از کارخونه برنامه به خانه برمیگردیم نگاه میکنم...و...و...همه ی اینها برای من خوشبختیه....وقتی لباسات رو دونه دونه تا میکنم و توی کمد میزارم و میبینم دیگه بعضی هاش برات کوچیک شدند...وقتی میبینم که تو خوشحال و سرمست ریحونهایی که با هم توی گلدون کاشتیم هستی...همه ی اینها برای من زندگیه.....من خدا رو برای تک تک لحظاتی که بعد از مادر شدن داشتم شکر میکنم....و اگر روزی به غمگینی گذشته ...یا به خستگی...دوست دارم برگردم و به شادی بگذرونمشون.
دخترم
وقتی مادر شدی اول باید خودت رو بسازی ....همیشه باید امیدوار باشی....همیشه قوی ومحکم....اونوقت با تعجب میبینی که حتی مریض هم نمیشی...همیشه باید روحیه ت خوب باشه....باید هر روز کلی جملات مثبت بخونی...باید دلیل کوچکترین علتهای افسردگیهای زودگذرت رو هم بدونی و از ریشه بکنی....وقتی مادری ووووقتی زنی توی خونه شاده...همهی اعضای خونه شادند...
وقتی مادر شدی میبینی که در اصل این تو نیستی که داری بچه ت رو تربیت میکنی...بلکه با وجود اون داری خودت رو میشناسی..داری عیبهای خودت رو میبینی....ترسهای بیجای خودت...غمهایی که باعث گریه های تو شدن.....و میبینی ای دل غافل....چقدر بی اهمیت و زودگذر بودن...
وقتی مادر میشی...بزرگ میشی.
